به گزارش بنکر (Banker)، این سوال که چرا بیتکوین گران شده یکی از مهمترین سوالاتی است که فعالان بازار رمزارز پیوسته با آن مواجهاند. میتوان از جهات گوناگونی به این سوال پاسخ داد: افزایش تقاضا، کاهش سلطه دلار، قانونی شدن بیتکوین و دلایل دیگر. اما میتوان به این موضوع از منظری دیگر نیز نگریست.
بسیاری از کارشناسان قیمت بیتکوین را نمادی از رشد اقتصاد نامتمرکز میدانند پس اگر چنین فرض کنیم، آنگاه در این مدلسازی بلاکچینهایی مانند اتریوم چه جایگاهی دارند؟ به نظر میرسد میتوانیم با تخمین خوبی اتریوم را مانند بانک، بورس یا بیمه در این اقتصاد فرض کنیم. در واقع اتریوم به عنوان میزبان عمده برنامههای غیرمتمرکز (dapp) در اقتصاد غیرمتمرکز نقش ابزارهای مالی را ایفا میکند.
در طول تاریخ، اقتصاد جهانی رشد کرده و قطعاً قسمتی از این رشد را مدیون به وجود آمدن ابزارهای مالی است؛ چه بانک که وام دادن و خدمات دیگر را تسهیل کرد و چه بورس که نقدشوندگی را به سهام شرکتها هدیه داد. تصور اقتصاد بدون بورس، بانک و سایر نهادهایی که ابزارهای مالی را نمایندگی میکنند بسیار دشوار و حتی ناممکن است. میتوان چنین تلقی کرد که رشد این نهادها و به طور کلی ابزارهای مالی باعث رشد اقتصاد شده است. البته رشد به معنای افزایش تعداد نیست مانند آنچه در مورد بانکها در کشور صدق میکرد بلکه به معنای بهتر شدن در کارایی و کیفیت ابزارهای مالی است.
اتریوم به عنوان مهمترین میزبان دیفای
اتریوم تاکنون شاید مهمترین بستر ابزارهای مالی غیر متمرکز به شمار میرفته است. برنامههای بسیاری در سال گذشته روی اتریوم در این حوزه شروع به کار کردند؛ مانند AAVE، Sushi، YFI و بسیاری از برنامههای دیگر. این برنامهها سودهای سرشاری را نصیب نگهدارندگان توکنهای خود کردند. به طور کلی سال گذشته سال بسیار خوبی برای توکنهای DeFi بود و بازار این توکنها در سال گذشته رشدی نزدیک ۲۰ برابری پیدا کرد و با این تفاصیل، میتوان این پروژهها را تا حدود زیادی موفق شمرد؛ اما اتریوم هنوز با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکند که مهمترین آنها مقیاسپذیری است. این مشکل باعث میشود اتریوم در هر ثانیه نتواند بیش از ۱۵ تراکنش را به ثبت برساند. این محدودیت باعث میشود توسعهدهندگان نتوانند به خوبی از ظرفیتهای این شبکه غیر متمرکز استفاده کنند.
اما قرار است این مشکلات به زودی حل و فصل شود. به زودی اتریوم ۲ از راه خواهد رسید و قرار است مشکل مقیاسپذیری و مشکلات بسیاری را حل کند. اتریوم ۲ کار خود را یک دسامبر ۲۰۲۰ با فاز صفر و ایجاد beacon chain شروع کرد و قرار است تکمیل پروژه چیزی حدود ۱۸ ماه به درازا بکشد. البته ظرفیت اتریوم ۲ به مرور و با فازهای یک، و یک و نیم قابل استفاده خواهد شد. این بهروزرسانی که شاید یکی از مهمترین بهروزرسانیهای دنیای بلاکچین تاکنون باشد بناست تعداد تراکنش بر ثانیهی شبکه را تا ۱۰۰ هزار تراکنش بالا ببرد که چیزی معادل شش هزار و ۶۶۶ برابر رقم کنونی خواهد بود.
حال اگر شبکه اتریوم به عنوان زیرساخت دیفای تا به این حد تقویت شود، میتوانیم به راحتی حدس بزنیم اکوسیستم دیفای در آینده همچنان به رشد سریع خود ادامه خواهد داد.
البته اگر اتریوم در انجام رسالت خود ناکام بماند رقبایی هستند که حتی از هماکنون نیز برای تبدیل شدن به بستر اصلی دیفای چنگ و دندان تیز کردهاند؛ مهمترین این پلتفرمها Binance Smart Chain (BSC) و کاردانو هستند. BSC در حال حاضر نیز رشد بسیار خوبی را تجربه کرده است و با توجه به مزیتهایی که بعضاً نسبت به اتریوم ایجاد کرده (از جمله تراکنشهای ارزانتر و حمایتهای مالی از پروژهها) موفق شده میزبان برنامههای دیفای بسیاری شود. در مورد کاردانو هم امیدها همچنان پررنگ است، پلتفرمی که قرار است از بهمنماه سال آینده میزبان قراردادهای هوشمند باشد.
البته شایان ذکر است بلاکچینهایی که بتوانند میزبان دیفای باشند کم نیستند و میتوانیم پلتفرمهای زیادی را به این لیست اضافه کنیم.
آینده دیفای
به نظر میرسد دیفای در آینده به طور فزایندهای رشد خواهد کرد. این رشد دلایل گوناگونی دارد؛ از جمله افزایش استفاده از رمزارزها یا رشد انجمنهای تخصصی این حوزه، ولی شاید اصلیترین دلیل آن تقویت بسترهای عملیاتی دیفای باشد. شکی وجود نخواهد داشت که این بسترها به مرور زمان تقویت خواهند شد خواه توسط اتریوم ۲، خواه توسط BSC یا حتی بلاکچینهای دیگر مثل کاردانو. به نظر میرسد سال آینده سالی مهم برای دیفای باشد و لازم است نگاه بیشتری به دیفای در سال پیش رو داشته باشیم.
آینده بیتکوین
همانطور که گفته شد، «رشد ابزارهای مالی موجب رشد اقتصاد میشود». در اقتصاد غیرمتمرکز میتوانیم بیتکوین را یک شاخص برای رشد این اقتصاد به شمار آوریم؛ به این معنی که اگر اقتصاد غیرمتمرکز رشد کند، بیتکوین رشد میکند و برعکس. همچنین به رشد دیفای به عنوان ابزار مالی غیرمتمرکز اشاره شد و به این نتیجه رسیدیم که آینده دیفای روشن است. حال با کنار هم قرار دادن این گزارهها میتوانیم به یک نتیجه برسیم: بیتکوین روند صعودی خود را همچنان طی خواهد کرد. البته مفروضات بالا از سوی برخی به چالش کشیده شده است؛ از جمله اینکه آیا واقعاً دیفای به عنوان یک ابزار مالی برای بیتکوین عمل میکند یا خیر؟ در اینجا میتوانیم WBTC را به عنوان شاهد مثال بزنیم که در واقع کاربرد اصلی آن درست کردن یک کپی از بیتکوین در اتریوم است تا برنامههای دیفای بتوانند از بیتکوین در برنامههای خود استفاده کنند. با اینکه چیزی نزدیک به یک سال از آغاز به کار این کوین میگذرد موفق شده است بالاتر از ترون در جایگاه شانزدهم حجم بازار رمزارزها قرار گیرد. البته این مساله را نمیشود صفر یا صدی دید و پیدا کردن میزان دقیق ارتباط جای کار علمی دارد. هرچند میتوان گفت که بین دیفای و بیتکوین ارتباطی وجود دارد.
با تقریب فوق میتوانیم بیتکوین را به شکل یک ماهی تصور کنیم که دیفای به سان قلابی آن را به سمت بالا میکشد. این تصویر مرا به یاد شعری از سعدی علیهالرحمه میاندازد:
سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو/ ای بیبصر! من میروم؟ او میکشد قلاب را.