همانطور که حذف صفر از پول ملی آثار مثبتی در پی خواهد داشت به دنبال آن آثار منفی نیز خواهد داشت. این مساله از دو بعد منفی و مثبت قابل بررسی است. کاهش هزینههای محاسباتی در سطوح مختلف اقدامات مالی و پولی، کاهش هزینههای چاپ پول، ضعف سوءاستفاده از ارزش پایین مسکوکات نسبت به ارزش فلزات آن و افزایش اعتماد به پول ملی به دلیل اعداد کمتر با ارزهای خارجی از جمله آثار مثبت حذف صفر از پول ملی است.
اما با تغییر همزمان پول و حذف صفرها بایستی جایگزینی پولهای جدید صورت گیرد که این تغییر واحد منجر به هزینههای غیر اقتصادی و اقتصادی خواهد شد. همچنین ناسازگاری دفاتر و صورتهای مالی و پایگاههای اطلاعاتی جدید و قدیم و افزایش تورم به صورت کوتاه مدت با توجه به گرد شدن اعداد کوچک قیمتی فعلی به بالا را میتوان آثار منفی حذف صفر از پول ملی عنوان کرد.
بنابراین حذف صفر قطعاً با تورم رابطه مستقیمی خواهد داشت. اگر در کنار حذف صفر، دولت بستههای اقتصادی را برای رفع مشکلات گفته شده در نظر داشته باشد و اقتصاد در وضعیت ثبات یا در حال سوق به ثبات اقتصادی باشد، حذف صفر میتواند موثر واقع شود. در غیر این صورت با تورم موجود باید منتظر آثار تورمی بیشتری باشیم. به این ترتیب حذف چهار صفر و تغییر پول ملی تنها با ارائه بستههای اقتصادی و پرداختن به اولویتهای اقتصادی قابل قبول خواهد بود.
در سال ۱۹۹۲ میلادی بحرانهای اقتصادی در آرژانتین موجب کاهش چشمگیر ارزش پول ملی و وقوع بحران دلار در این کشور شد. دولت آرژانتین مجبور شد برای جلوگیری از افزایش شدید تورم بسته اصلاحات اقتصادی را با اولویت حذف صفر از پول ملی اجرا کند. در برخی کشورها مانند شیلی و کرواسی، سیاست حذف صفر پس از اجرای سیاستهای تثبیت اقتصادی انجام شده است. در برخی از کشورها مانند آنگولا و جمهوری کنگو نیز با وجود حذف صفر از پول ملی تورم همچنان بالاست؛ بنابراین یکی از مسائلی که حذف صفر از پول ملی را ایجاب میکند افزایش شدید تورم خواهد بود .
علاوه بر این، حذف صفر از پول ملی در بازار سرمایه مثبت تلقی میشود؛ زیرا هرچه قیمت سهام از دیدگاه سهامداران کمتر باشد، ریسک کمتری در ذهن محاسبه میکنند و به لحاظ ذهنی از آمادگی لازم برای سرمایهگذاری برخوردار میشوند. در واقع این اتفاق تاثیر چندانی بر روند کنونی بازار سرمایه نخواهد داشت. همچنین به رند شدن اعداد در معاملات بازار سهام کمک زیادی خواهد کرد.
کاهش پی در پی ارزش پول ملی در سالهای گذشته و قرار گرفتن صفرهای متعدد جلوی ردیفهای بودجه و هزینه در دفاتر حسابداری از گلایههای فعالان رسته حسابداران است. وجود صفرهای متعدد و طولانی شدن رقمهای مربوط به بودجه بخشهای مختلف گاهی اوقات باعث اشتباه نیز شده است. حذف چهار صفر گام بزرگی برای اصلاح این روند و تسهیل در امور حسابداری است از مهمترین مزیتهای حذف چهار صفر تسهیل فعالیتهای مربوط به حسابداران است که باعث رند شدن اعداد میشود.
به طور کلی حذف صفر از پول ملی با وجود داشتن مزایایی همچون کاهش حجم اسکناس، سادهسازی محاسبات مالی و تقویت اسمی پول ملی در برابر ارزهای خارجی، نقاط ضعفی نیز دارد، همچون مناسب نبودن زمان اجرای این طرح باتوجه به شرایط تورمی حاکم بر جامعه، تشدید انتظارات تورمی به دلیل گرد شدن قیمتهای خرد به سمت بالا و افزایش هزینه برای چاپ اسکناسهای جدید. با این حال تغییر واحد پولی سبب سهولت در معاملات خواهد شد و با توجه به اینکه ایران در شرایط تورمی قرار دارد این امر باعث سهولت در مبادلات تجاری خواهد شد. برای مبادلات باید حجم زیادی پول جابهجا شود که با حذف صفرها این مبادلات تسهیل میشوند. همچنین حذف صفرها در واقع تاثیر چندانی بر نرخ ارز نخواهد داشت و در کوتاهمدت از نظر روانی تاثیر مثبتی میتواند داشته باشد.
اما حذف صفر منجر به گرانی کالاها خواهد شد. وقتی هزار تومان به یک تومان تبدیل میشود، پرداخت مبالغ غیر رند مانند ۹۵۰ تومان فعلی که در آینده به ۹۵ یک تومان بایستی محاسبه شود، خودش هزینههای زیادی در بردارد و حداقل به دلیل رند کردن و گرد شدن مبلغ به سمت بالا باعث کاهش قدرت خرید مصرفکننده و گرانی نامحسوس کالا میشد.
صاحبان کسبوکار هم کسانی هستند که اولین ضربههای ناشی از بحرانهای اقتصادی را احساس میکنند، اما اگر کسبوکارها برای شرایط بحرانی و اتفاقات جدید اقتصادی برنامهریزی کرده باشند و سیاستهای قابل اعتمادی را تدوین کنند با آرامش بیشتری میتوانند با عواقب احتمالی حذف صفر از پول ملی روبهرو شوند. مهمترین اثر حذف صفر روی کسبوکارها تورم حاصل از نگرانیهاست. تورم همیشه دو جنبه روانی و بیرونی دارد. جنبه روانی آن حالت اغراقشدهای از وضعیت بیرونی است. بنابراین اگر افزایش بیرویه قیمتها در زمان کوتاه و بدون کنترل و نظارت اتفاق بیفتد نه تنها روی مردم بلکه روی اهداف کسبوکارها نیز تاثیر خواهد گذاشت.
مورد بعدی تعدیل نیرو در کسبوکارهاست. معمولا اولین ایده هر کسبوکار برای کاهش هزینههای جاری به کاهش تعداد نیروی کاری ختم میشود. البته چندان هم بیراه نیست، چون اولویت کسبوکارها از گسترش و حرکت رو به جلو به حفظ وضعیت یا موقعیت فعلی تغییر میکند. یکی از فاکتورهای اندازهگیری ابعاد کسبوکارها مربوط به تعداد نیروهای کاری است. با کاهش نیروها ممکن است کسبوکارهای بزرگ به متوسط و کسبوکارهای متوسط به شرکتهای کوچک تبدیل شوند. همچنین شرکتهای کوچکی که از رقبا جا میمانند از بازار خداحافظی میکنند.
در مجموع حذف صفر یکی از راهکارهایی است که سالهاست ارائه شده و اکثر اقتصاددانها هم عقیده دارند که حذف صفر هیچ تاثیری بر شاخصهای اقتصادی که مهمترین آن تورم و کاهش آن است ندارد و تغییری در طرف عرضه و تقاضا ایجاد نمیکند و بیشتر جنبه روانی دارد. از این رو باید همراه اقدامات انقباضی در عرصه سیاستهای پولی و انضباط مالی دولتها باشد تا در کنار کنترل تورم حذف صفرهای اسکناس کارکردهای خود را داشته باشد. بهترین راهکار برای مقابله با تورم فزاینده و اجرای برنامه تثبیت اقتصادی استقلال بانک مرکزی از دولت و حذف سیاستهای اقتصادی مزاحم و دست و پاگیر است.