در شرایط فعلی و با تب بالای گسیل نقدینگی به سمت بازار سرمایه صحبت از بازار سرمایه و راهکار بهبود کارایی آن می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. شاید بحث در خصوص کارایی بازار، انواع(تخصیصی، عملیاتی و اطلاعاتی) و سطوح مختلف آن(ضعیف، نیمه قوی و قوی) بر اساس تحقیق یوجین فاما در دهه 70 مبنی بر عدم دستیابی به بازده بالا و سیستماتیک فراتر از میانگین رشد شاخص های اصلی بازار، تکراری باشد اما پایه همه مباحث علمی در این خصوص می باشد. در حال حاضر با وجود توسعه تکنولوژی و سرعت انتشار اطلاعات قطعاً نظریه های قبلی نیازمند بازنگری می باشند. زیرا با وجود داده ها و اطلاعات بزرگ با خاصیت حجم، تنوع، سرعت، ارزش و صحت زیاد، روابط و تئوری های قدیمی نمی تواند به خوبی وضعیت ساختار و مدل های مرتبط را تبیین نماید. در این یادداشت قصد داریم در خصوص کارایی اطلاعاتی و بازار و نحوه بهبود آن راهکارهای مناسب را متناسب با حجم داده های بزرگ فعلی پیشنهاد دهیم.
بدیهی است ماحصل عدم کارایی اطلاعاتی یا همان کارایی از نوع ضعیف بازار، می تواند منجر به کسب بازده فزاینده برای صاحبان اطلاعات رانتی باشد. اما چگونه و با چه راهکارهایی می توان آسیب و نقصان نامبرده را کم نمود و سطح کارایی را افزایش داد؟
آزمون های مختلفی به منظور سنجش سطح کارایی وجود دارد که برخی از آنها شامل روش های ناپارامتری سنجش تصادفی بودن یا همان RUN تست می باشد. از جمله آزمونهای دیگرشامل سنجش میزان کارایی، سنجش مقدار ارتباط و همبستگی اجزای بازار با تغییرات شاخص و همچنین بررسی سری های زمانی داده های قیمت و بازدهی و شناسایی روندهای احتمالی در آنها می باشند.
در تمامی این روش ها بررسی فرض نرمال بودن بازده بازار و سهام می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. بدیهی است هر گونه تخطی از حالت نرمال می تواند زمینه کسب مفهوم بازده مشکوک و عدم کارایی را فراهم سازد. با در نظر گرفتن تمامی آزمون های فوق و با اسفاده از مشاهدات ، هنگامی که بازار سرمایه ایران را در سالهای اخیر رصد می نمائیم، متوجه می شویم بسیاری از نماد ها رشدی بسیار بیشتر از حجم کلی بازار داشته اند و قبول فرضیه کارایی ضعیف چنان بدیهی است که بر کسی پوشیده نیست. لذا با علم به عدم کارایی اطلاعاتی بازار سرمایه و تائید تئوریک و شهودی در مقالات مختلف، راهکار افزایش و بهینه سازی کارایی آن را به صورت خلاصه تبیین می نمائیم:
1- افزایش میزان شناوری سهام به منظور جلوگیری از انحصار کامل و بازیگردانی و بازارسازی که این مهم بیشتر در سهم های کوچک رخ می دهد. وقتی مدیریت عرضه و تقاضا با مبالغی محدود قابل دستکاری است، واضح است راهکار افزایش شناوری منجر به بهبود کارایی بازار خواهد شد. البته به منظور نیل به این هدف می توان با استفاده از روش های موازی و همزمان خرید و فروش سهام شرکت های کوچک را در قالب شرکتهای سرمایه گذاری تجمیع نمودتا همه نماد ها از لحاظ کمی به هم نزدیک شوند. این راهکار مهمترین و سریعترین راهکار برای افزایش کارایی بازار و تعمیق آن از نوع اطلاعاتی و همچنین از نوع تخصیصی خواهد بود.
2- اعمال محدودیت برای صاحبان ثروت که نظام عرضه و تقاضا را مخدوش مسی سازند. این مهم نیز می تواند در سطح میزان خرید و فروش به منظور جلوگیری از دستکاری های قیمت و پروژه سازی سهام باشد. در این روش، نهاد ناظر می تواند با کنترل و اعمال محدودیت های بیشتر از طریق سامانه های ذینفع واحد و شرکت سپرده گذاری مرکزی اقدامات لازم را انجام دهد و بهترین راهکار را بمنظور بهبود کارایی پیشنهاد دهد.
3- انجام مطالعات جدید با رویکرد مواجهه با بیگ دیتا و تغییرات بنیادین در تئوریهای پایه و همچنین استفاده از الگوریتم های کشف تقلب و فیلترهای مختلف به منظور شناسایی صاحبان اطلاعات و همچنین جلوگیری از رانت اطلاعاتی.
4- اعمال محدودیت های خرید و فروش برای اشخاص حقیق کم تخصص و کمک به خرید و فروش غیر مستقیم توسط شرکتهای سرمایه گذاری یا صندوق ها و سبد گردان ها بمنظور نظام بخشی نظام عرضه و تقاضا.
بدیهی است راهکارهای دیگری برای بهبود و افزایش کارایی وجود دارد که در یادداشتهای بعدی به آنها خواهیم پرداخت.