به گزارش بنکر (Banker)، در کنار این، نرخ خرید بر تابلوی صرافیهای بانکی نیز ۱۲ هزار و ۷۵۰ تومان درج شده بود که ۲۰۰ تومان با نرخ فروش فاصله داشت. فعالان عنوان میکردند، این اختلاف قبلتر معمولا بین ۵۰ تا ۱۰۰ تومان بود. از نظر آنها، اینکه صرافیهای منتخب بازارساز با قیمت بسیار کمی اقدام به خرید میکنند، نشان میدهد آنها انتظار بازگشت قیمتها به سطوح پایینتر را دارند. در واقع بازارساز نمیخواهد از نگاه آنها با قیمت بالایی اقدام به خرید کند.
در حالی که برخی معاملهگران از رفتار بازارساز برداشتهای کاهشی کردهاند، گروهی دیگر از بازیگران ارزی باور داشتند که این اقدام خود تحریککننده تقاضا میتواند باشد. به گفته آنها، هر چقدر فاصله قیمتی صرافیهای منتخب بازارساز با بازار آزاد بیشتر باشد، تقاضای کاذب بیشتری به دنبال استفاده و کسب سود از این فاصله است و ورود تقاضای جدید، سفتهبازان را برای بالا بردن قیمت در بازار آزاد بیشتر وسوسه میکند. از نظر این گروه یکی از عواملی که به بازارساز در سال جاری کمک کرد که نوسانات را در بیشتر مقاطع سال مدیریت کند، همین فاصله کم قیمتی با بازار آزاد بود.
البته یک نکته را باید در نظر گرفت که خرید از صرافیهای دولتی محدودیتهایی دارد؛ بهعنوان مثال، هر فردی نمیتواند بیشتر از سقف خاصی در طول سال اقدام به خرید کند و مدارک شناسایی نیز بهطور کامل از فرد درخواست میشوند. در چنین شرایطی، افراد زیادی که از این صرافیها خرید کردهاند، دیگر نمیتوانند در موقعیت خرید ارز ارزانتر قرار بگیرند و برای تهیه ارز خود باید به بازار آزاد مراجعه کنند. در این میان، عدهای نیز بیان میکردند، این صرافیها سقف مشخصی برای فروش ارز در طول روز دارند. در واقع از نظر این گروه قیمتدهی صرافی بزرگ دولتی که در خیابان فردوسی قرار دارد، بیشتر جنبههای انتظاری بازار را مدیریت میکند. آنچه مسلم است دیروز دیدگاههای چندگانهای در مورد قیمتگذاری دو صرافی مهم ضلع جنوبی میدان فردوسی وجود داشت و هر کدام بر اساس آن، انتظار متفاوتی از آینده قیمت داشتند.
۳متغیر جدید در بازار؟
در روزهای گذشته عوامل متعددی معرفی شدند که در نوسان قیمت دلار نقش داشتند؛ از تقاضای فصلی تا ورود تقاضای احتیاطی به بازار و کاهش تمایل عرضه ارز توسط صادرکنندگان که در مقطعی توسط رئیسکل اعلام شد. روز یکشنبه، اما معاملهگران از یک متغیر افزایشی تازه صحبت میکردند؛ این متغیر نیز چیزی نبود جز درآمدهایی که دولت برای بودجه سال ۹۹ در نظر گرفته بود. عدهای از سفتهبازان پیرامون قیمت ۸ هزار و ۵۰۰ تومانی دلار نیمایی در بودجه جوسازی میکنند. عدهای دیگر عنوان میکردند دولت درآمدهایی را که در نظر گرفته از فروش نفت به دست خواهد آورد، خوشبینانه محاسبه کرده است. از نظر آنها با توجه به تحریمهای فعلی و میزان فروش نفت چنین اتفاقی ممکن نخواهد بود و برآورده نشدن درآمدهای پیشبینی شده موجب چاپ پول خواهد شد که خود در نهایت در بالا رفتن تورم و رشد نرخ دلار موثر خواهد بود. عدهای بر تایید نشدن احتمالی لوایح مربوط به FATF تاکید میکردند و به برخی اخبار غیررسمی اشاره داشتند. البته برخی از فعالان نیز اعتقاد داشتند این متغیر تاثیر چندانی بر روند بازار نخواهد داشت.
زیر پوست چنین انتظارات افزایشی و خبرهایی که پخش میشد، گروهی از معاملهگران اعتقاد داشتند که طرفین ایران و آمریکا بیشتر از گذشته به دنبال مذاکره هستند و یک نشانه از این موضوع را مبادله زندانیهایی عنوان میکردند که بین دو کشور انجام شده است. حتی این گروه صحبتهای ترامپ را برجسته میکردند که بیان کرده بود ما با ایران میتوانیم معامله کنیم. عدهای نیز سفر مقامات ایرانی به ژاپن را نشانه دیگری میدانستند که تمایل برای مذاکره بیشتر شده است. این گروه اعتقاد داشتند سفتهبازان تمایل دارند پیش از انجام احتمالی این مذاکرات دلار خود را در بالاترین قیمتها به فروش برسانند.
در مقابل دسته دیگر معاملهگران باور داشتند مذاکره میان این کشورها با دشواریهای زیادی روبهروست و به این راحتیها اتفاقی که کاهشیها انتظار آن را دارند، رخ نخواهد داد.