به گزارش بنکر (Banker)، این تصمیم از دوشنبه۲۱ مهرماه اجرا شد، اما 2روز پس از اجرای آن به جای کاهش نرخ در بازار ارز، شاهد هستیم که دلار در نرخ 32هزار تومان تثبیت شده.
با میثم رادپور، کارشناس بازار ارز، درخصوص دلایل دلار 32هزار تومانی و راهکارهای کنترل بازار ارز گفتوگو کردیم.
چرا اقدامات بانک مرکزی و تزریق ارز به بازار جواب نداده و دلار همچنان از سقف 32هزار تومان پایین نیامده است؟
دلایل این وضع دلایل کوتاهمدت نیست. اگر از منظر عرضه و تقاضا به موضوع نگاه کنیم، پیش از آغاز سال جدید، درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت کاهش پیدا کرده بود، بحران کرونا هم درآمدهای حاصل از صادرات غیرنفتی را کاهش داد و این 2عامل، طرف عرضه ارز را تضعیف کرد. در سمت تقاضا، بهدلیل کسری بودجه دولت و بخصوص بعد از بحران کرونا که این کسری را به طرز بیسابقهای بزرگ و بزرگتر کرد، حداقل افزایش پایه پولی و در نهایت حداقل هزینههای زندگی افزایش پیدا کرد. در 6ماه ابتدای سال، رشد نقدینگی حدود 15درصد بوده که این رقم از متوسط سالانه رشد نقدینگی در کشور بیشتر است.
از سوی دیگر، در همین مدت صادرات غیرنفتی کشور بین 37تا 38درصد کاهش پیدا کرد. البته رفتهرفته درآمدهای ماهانه کشور نسبت به ماههای قابل مقایسه سال قبل بهتر شد و در شهریورماه درآمد ارزی ناشی از صادرات غیرنفتی کشور تنها 5درصد نسبت به درآمد ارزی شهریورماه گذشته کمتر بود. میبینیم که از یک سو درآمدهای ارزی نزدیک به 40درصد کمتر شده و از سوی دیگر نقدینگی بهدلیل کسری بودجه دولت و رشد تقاضا افزایش داشته، در نتیجه قیمت ارز و البته سایر کالاها و خدمات بالا رفته و این افزایش در حدی است که با داستان عرضه وتقاضا هم قابل توجیه نیست؛ به این معنی که این افزایش قیمت بیش از مقداری است که بتوان آن را به لحاظ نظری روی کاغذ توضیح داد. در نهایت، اگرچه تورم یک پدیده پولی مرتبط با حجم پول و حجم کالا و خدمات است، اما باید قبول کنیم که تورم پدیده پیچیدهای است و ممکن است در کوتاهمدت عوامل غیرپولی هم باعث ایجاد تورم بشوند.
اما اگر عوامل غیرپولی از مجرای انتظارات تورمی متکی بر مسائل مالی رفتاری یا اقتصاد رفتاری، تورم ایجاد کنند ما انتظار داریم چنین تورمهایی که ریشه غیرپولی دارند دوام نیاورند، مگر اینکه خوراک پولی لازم برای آنها تامین شود. بهنظر میرسد افزایش قیمت کالا و خدمات و بهویژه افزایش قیمت داراییها بیش از حدی است که بتوان با نظریههای پولی توضیح داد و این نشان میدهد که تورم کنونی ریشه غیرپولی دارد و انتظار داریم موقت باشد. الان که به این نقطه رسیدیم، اگر فرض کنیم که درآمدهای ارزی کشور به دوران پیش از کرونا نزدیک شود، که البته این اتفاق افتاده، و اگر فرض کنیم کسری بودجه دولت در 6ماه اول سال در اندازههای بزرگ پولی نشده، که واقعا هم نشده، و باز هم اگر انتخاب بایدن را در انتخابات آمریکا محتمل بدانیم، که البته بهطور قابلتوجهی هم جلو است، امید میرود این شرایط در مجموع بتواند انتظارات تورمی را کاهش دهد و آرامش را به بازار برگرداند و با دخالت اخیر بانک مرکزی، میتوان ریزش را در بازار ارز و البته سایر دارایی انتظار داشت. اما باید به این عوامل فرصت داد تا تأثیر خود را بر بازار بگذارند.
اما مشکلاتی هم در این میان هست؛ بانک مرکزی دلار را در بازار متشکل ارزی میفروشد. اما ما با یک مقام ناظری طرف هستیم که در دورههای مکرری که نظام ارزی کشور تنش داشته، فعالان را تهدید کرده و از سوی دیگر میبینیم که قوه قضاییه افراد را بهدلیل معامله ارز دستگیر کرده است. در چنین محیطی از راهاندازی بازار جدید نمیتوان انتظار زیادی داشت. قوانین در این بازار شفاف نیست و کسی نمیداند اگر در این بازار معاملات زیاد داشته باشد تکلیفش چیست؟ یا مالیات چگونه محاسبه میشود؟ هماکنون نقدینگی در بازار بسیار کم شده و این نقدینگی قدرت خرید سابق را ندارد.
در حوزه کلان و سیاست ارزی چه اقداماتی برای کنترل بازار ارز میتوان انجام داد؟
زمانی که درآمدهای نفتی در حسابهای تحت کنترل بانک مرکزی واریز میشد، این بانک میتوانست پول را جابهجا کند و در بازارهای هدف بفروشد، ولی الان چنین امکانی فراهم نیست. بانک مرکزی کنونی تنها کاری که میکند این است که به شرکتهای صادراتی فشار بیاورد که ارز حاصل از صادراتتان را برگردانید. در چنین شرایطی ما باید توقعمان را از بانکمرکزی کم کنیم. زمانی میتوان انتظار داشت مقام ناظر کاری انجام دهد که واقعا کاری از عهدهاش برآید. کارهایی که انجام میشود عموما از جنس محدود کردن، مسدود کردن، گرفتن و از این دست است. سال 98، برای کنترل مشکلات بازار ارز، صرافیها را بست، درحالیکه این کار تأثیری نداشت، اما بهدلیل انتظاری که از بانک مرکزی وجود داشت انجام شد. وقتی چیزی دست بانک مرکزی نیست نباید انتظار داشت کاری انجام دهد. وقتی بانک مرکزی معتقد است دلالان باعث افزایش نرخ ارز شدهاند چه توقعی میتوان داشت که از پس کنترل بازار برآید؟ از زمانی که دلالها را دستگیر کردهاند قیمت ارز 4برابر شده است. مقام ناظر نباید تحتتأثیر افکار عمومی تصمیماتی بگیرد، صرفا به این دلیل که کاری انجام داده باشد.
بهنظر شما، در شرایط کنونی، اولویت بانک مرکزی باید تثبیت نرخ دلار باشد یا کاهش آن؟
نظام ارزی کشور دیگر مثل گذشته نیست؛ ما قبلا نفت داشتیم که با درآمد آن میتوانستیم، در دورههای طولانی، نرخ ارز را تثبیت کنیم، اما الان نمیتوانیم. باید بپذیریم که در چنین شرایطی ثبات به آن معنا امکانپذیر نیست. اگر مشکلات ما در حوزه بینالمللی حل شود، بازار ارز دورههای آرامشی را تجربه خواهد کرد. اما در حقیقت ثبات و فیکس کردن هم چیز خوبی نیست و اصولا برای کشوری مثل ما نشدنی است، اگرچه شوکهای اینچنینی به بازار هم خوب نیست. من بهشدت امیدوارم قیمت ارز کاهش پیدا کند و ما یک دوره باثبات را در بازار ارز ببینیم. این اصلا خوب نیست که بعد از سال 97 که دلار 300تا 400درصد افزایش قیمت را تجربه کرد، باز سال 99شاهد 100درصد افزایش باشیم.