با این حال، چند نکته مهم را گوشزد میکنم تا به حل مشکلات کشورمان بهطور پایدار کمک کند.
۱. نزدیک به یک قرن است که ما از جهان روابط یکطرفه علتومعلولی خارج شده و به جهان سیستمی که همهچیز به همهچیز وابسته است، وارد شدهایم. بنابراین ضروری است که تمام ابعاد و اجزای اثرگذاریهای متقابل مسائل شناسایی و بررسی شود و از میان آنها، راهحل بهینه جامع گزینش شود. به زبان بسیار ساده، مشکلات داخل و خارج نباید مجزا و پارهپاره از هم در نظر گرفته شوند، زیرا آنها در ارتباط و اثرگذاریهای متقابل با یکدیگر قرار دارند.
۲. یک راهحل قطعی ساده، ایستا و یکطرفه برای حل مشکلات وجود ندارد (یا بهندرت وجود دارد) زیرا شرایط و وضعیت در حال تغییر است و هر راه حلی با خود مسائل و گرفتاریهای جدیدی به همراه میآورد که باید مجددا بررسی شوند (نگرش پویا).
۳. تنوع وضعیتهای سازمانی در بعد زمانی، مکانی، عینی و ذهنی و زیرمجموعههای متنوع فرهنگی، اجتماعی و… باعث میشود که مدیران همواره با وضعیتهای ویژهای روبهرو شوند که برای آنها باید راهحلهای ویژهای جستوجو کرد. راهحلهای ویژه یا اختصاصی برای حل مسائل سازمانی چنان اهمیتی دارند که بسیاری از متخصصان سازمانی، مانند ماری پارکر فالت از آن «قانون موقعیت»
( law of situation ) را استخراج کردهاند که طبق آن باید همه افراد براساس شرایط و مقتضیات (موقعیت) تصمیمگیری کرده و به عبارت دیگر از دستورها یا قانون موقعیت تبعیت و فرمانبرداری کنند. منظور از قانون موقعیت و تبعیت همگانی از دستورهای موقعیت این نیست که هر فردی بر مبنای خصوصیات ذهنی و روانی شخصی خود که از فردی به فردی دیگر متفاوت یا مغایر است، شرایط و موقعیت را شناسایی و ارزیابی کند، بلکه منظور فالت از قانون موقعیت آن است که همه جنبههای فنی- تخصصی، اداری، مالی، اقتصادی یا فرهنگی- اجتماعی خاص مورد بررسیهای کارشناسانه قرار گیرد و سپس تصمیمی در تناسب و درخور جنبههای گوناگون وضعیت اتخاذ شود (رک به سازمان و مدیریت از همین نویسنده، سمت).
۴. راهحلهای امروزی اساسا بهرهگیری از بهترین و مناسبترین نظریهها و روشهای علمی است که تا کنون و در طول تاریخ به منصه ظهور رسیدهاند. بدیهی است که راهحلهای سیستمی جایگاه خاصی در این میان دارد، زیراکه با شرایط امروزی در بالاترین حد منطبق است. در این صورت ضروری است که تصمیمات برمبنای آثار و پیامدهای ناشی از روابط متقابل بین اجزا، بررسی و پس از شناسایی و ارزیابی تمام ابعاد و اثرگذاریهای مثبت و منفی آنها، راهحلی که بالاترین امتیاز مثبت را به دست میآورد انتخاب و به اجرا گذاشته شود!
۵. شناسایی و ارزیابی نکات مثبت و منفی یک یا چند راهحل البته به اطلاعات دقیق، جامع، بهنگام، قابل دسترس و هدفمند نیاز دارد تا بتواند به حل مسئله کمک مؤثر و هدفمند کند. جالب است بدانیم «تقریبا کلیه تصمیمات آدمی (سیاسی، حرفهای، خانوادگی، شخصی و…) در تاریکی مطلق گرفته میشود، بدون آنکه شخص تصمیمگیرنده از اطلاعات موثق و کامل که برای اخذ تصمیم علمی ضروری است،
بهرهمند باشد» (فوراستیه، ۱۳۶۸، ص.۱۲۶).
۶. از آنجا که هیچ راهحلی نمیتواند ثبات و پایداری دائمی داشته باشد، زیرا که جهان دائما در حال تحول و دگرگونی است، پس قابلیت انعطاف و خلاقیت میتواند کمک مهمی به بقای نظام سازمانی کند.
۷. ماکیاول، ۵۰۰ سال پیش در کتاب گفتارها نوشت: اگر اعضای سازمانها بتوانند نظر مخالف خود را بیان و برای حل آن همکاری کنند، سازمان پایدارتر خواهد ماند. بنابراین شرط نهایی موفقیت، آزادی و امنیت فردی و تضمین قانونی و حقوقی آن است تا در سایه آن، شفافیتها گسترش پیدا کند، کجرویها به حداقل رسیده و امکان گزینش رویهها و تصمیمات بهینه و مطلوب فراهم شود.
۸. با توجه به درخواست ریاست محترم جمهوری مبنیبر ارائه راهکارهای مدیریت اقتصادی کشور به اطلاع میرسانم که نظرات نگارنده با عنوان «نقش دولت در توسعه اقتصادی کشور» در چهار شماره پیاپی روزنامه «شرق» منتشر شد که امیدوارم مورد مطالعه و توجه قرار گیرد.
*علیاکبر نیکواقبال/ استاد دانشگاه تهران