فساد چای دبش مهم است، اما تا حالا فکر کردهاید که مهمتر از آن، این است که بیش از ۳ میلیارد دلار ارز، در چه شرایطی به این افراد داده شده تا مثلا چای وارد کنند؟
- در همان روزهایی که دارو پیدا نمیشد و شایع شده بود که ارز برای تامین دارو ندارند؛ در همان روزهایی که وزیر بهداشت مثل آدمی که میلیونها کیلومتر از امور پزشکی و احتیاج فوری برخی بیماران دور است، توصیه میکرد که «دوماه صبر کنید»؛ در همان روزها ارز مورد احتیاج مبرم شرکت چای دبش از طرف دولت «فوری، سریع، انقلابی» تامین شده بود!
- در همان روزهایی که «جراحی بزرگ اقتصادی» صورت گرفت و نان فانتزی و ماکارونی از سفره مردم پر کشید، در همان روزهایی که ارز برای تامین آرد قطع شد تا ارز به امور «ضروریتر» اختصاص داده شود؛ دقیقا در همان روزها داشت ارز چای دبش تامین میشد تا خدای ناکرده در فساد این گروه خللی وارد نشود!
- در همان زمانی که یکباره قیمت خودروی «محصول خودکفایی کشورمان» دو برابر و بیشتر شد و مردم متحیر مانده بودند، همان زمان که سخنگوی دولت نطق میفرمود که «دشمن با فشار بر نرخ ارز آن را افزایش داد تا قیمت طلا و خودرو افزایش پیدا کند»، دلارها به جیب نورچشمیهای دبش سرازیر میشد تا مبادا آب در دل این عزیزان تکان بخورد!
- در همان روزهایی که آلودگی هوا جان و آینده همه را میبلعید، همان روزهایی که رئیس شورای شهر تهران وعده میداد که «مقرر شد منابع مالی نوسازی ناوگان فرسوده حمل و نقل عمومی در بودجه سال آینده گنجانده شود تا با این نوسازی مشکل آلودگی هوا را تا حدی حل و فصل کنیم» و وعدهاش باد هوا بود برای ساکت کردن مردم؛ بودجه همان سال ( و نه سال آینده) به جیب جادار چای دبش میریخت تا چای مهمتر از هر چیزی را وارد کند و…
بیشتر بگویم؟ خانه از پای بست ویران است!