آتش مبارزه با فساد در این چند سال تازه سپریشده فروکش کرده است.
در این سالها هیچ پادشاه فسادکاری در بازار سکه، ارز، قیر و پتروشیمی شناسایی نشد جز شاه چای که آن هم به جایی نرسیده است. آیا در این سالها فساد رخ نداده است؟
واقعیت این است که تخصیص ارز به قیمت زیر بازار آزاد در این سالها شاید کوهپیکرترین فسادها بوده که زیر سایه قانون و مقررات و خواست دولتها رخ داده و از چشمها دور مانده است.
این روزها میخوانیم و میشنویم میلیاردها دلار در سال سپری شده به واردات خودروهای چینی داده شده که گیرندگان آن نیز آشکارند و با صدای بلند میگویند دلار نیمایی برای واردات گرفتهاند که هر دلار آن با بازار آزاد تفاوت معنیداری دارد و این یک فساد بزرگ به میزان 2/3میلیارد دلار برای سه خودروساز بوده است.
باز هم در این روزها میخوانیم که قرار است قیمت فروش موبایلهای وارداتی واردکنندگان موبایل که آنها نیز با دلار نیمایی در این بازار بوده و هستند بررسی شود که آیا با همین قیمت موبایل فروختهاند یا با دلار آزاد.
این فسادکاریها در جایی رخ میدهد که تهیدستان در این بازارها نسبت به پردرآمدها حضور کمتری دارند اما در بازار کالاهای اساسی و نیز نهادههای دامی و دارو و تجهیزات پزشکی که میلیاردها دلار ارز ترجیحی گرفتهاند وضعیت پیچیدهتر بوده و هست.
همه این فسادهایی که در همین سالها کشف شدهاند یک سرش به بازار ارز برمیگردد و اینکه کدام آدم و کدام گروه و کدام سازمان و شرکت به دلارهای ارزان دست یافتند.
پیامدهای این رانتخواری و فساد بزرگ در ایران نابودی چیزی به اسم اخلاق و آدمیت بوده و هست.
وجود رانت بزرگ در بازار ارز راهها را به اینسو کشانده است که هر شخص حقیقی و حقوقی میخواهد وارد این جاده شود و از خوان نعمت فساد بهره ببرد.
فساد ارزی نابرابری را در اندازههای ناشناس و بزرگ در ایران برپا و خیمههای بلند خشم و نفرت را در کشور برقرار کرده است. فساد ارزی نهاد اخلاق انسانی را نابود کرده است.
حالا و در آستانه انتخابات چهاردهم هرکس میخواهد از شهروندان رای بگیرد باید قول شرف دهد این بساط را برچیند و ایران و ایرانیان را از سقوط نجات دهد.
بدانید اگر فساد ارزی بماند هیچ چیز در این سرزمین سر جای خودش نمیماند. آدمیت، شهامت، غرور، جوانمردی،راستی و درستی و دوستی با دیگران همه و همه زیر پای فساد ارزی قربانی میشوند.