برای مثال در حوزه بیمه خودرو، اغلب توجهات به بیمه شخص ثالث و حوادث جلب میشود و متاسفانه به بیمههای بدنه توجه چندانی نشده است. بیمههای حوادث نیز بهدلیل فروش توامان آنها با بیمه شخص ثالث فروش بالایی دارند، وگرنه چندان استقبالی هم از بیمههای حوادث (در حوزه بیمه اتومبیل) نمیشود.
همانطور که پیشتر نیز گفته شد بیمههای شخص ثالث و حوادث اتومبیل، طبق بند «ب» اصل ۱۱۵ برنامه چهارم توسعه باید در کنار هم فروخته شوند، از همین رو است که میبینیم میزان فروش این دو عنوان بیمهای بیشتر از سایر خدمات است و بیمه بدنه بهدلیل اینکه اجباری نیست، مردم نیز چندان تمایلی به خرید آن ندارند.
باوجود اینکه چندین بار مسئله اجباری شدن بیمه بدنه در رسانهها مطرح شد، دیدیم که چنین اتفاقی رخ نداده است؛ بهعبارتی از سبد پرتفوی صنعت بیمه کمتر از ۶ درصد به بیمه بدنه خودرو تعلق میگیرد، این در حالی است که بیمه شخص ثالث، حدود ۳۶ درصد سبد بیمه را به خود اختصاص داده است. این مسئله نشانگر این است که باوجود ارائه خدمات با تخفیفهای بالا، هنوز هم بسیاری از مردم چندان تمایلی به خرید این نوع بیمهها ندارند و صرف هزینه برای آن را غیرضروری میدانند.
البته شاید دلیل این استقبال پایین به عملکرد شرکتهای بیمه بازمیگردد، چراکه احتمالا خدمات خوبی ارائه نمیشود تا مردم برای خرید بیمههایی مانند بیمه بدنه تمایل داشته باشند. نباید فراموش کرد که ما فروشنده بیمه هستیم و تامینکننده خسارتهای وارده بر اموال مردم. با این تعریف، وقتی نتوانیم خسارت وارده را بهنحو خوبی جبران کنیم، بهطبع مردم نیز تمایلی به خرید از ما نخواهند داشت، به همین دلیل است که میبینیم در فضای مجازی گاهی علیه شرکتهای بیمه صحبت میشود و حتی نحوه پرداخت خسارت ازسوی بیمهها مورد طعن و طنز قرار میگیرد!
شاید یکی از دلایل استقبال نکردن مردم از خرید بیمه به وجود حس بیاعتمادی یا کماعتمادی نسبت به شرکتهای بیمهگذار بازگردد، در حالی که در سایر کشورها اینچنین نیست؛ برای مثال در کشور انگلستان افراد میتوانند خدمات بیمهای را با ارزش ۳۰۰ تا ۳۰۰۰ پوند خریداری کنند (بسته به نوع بیمهای که خریده میشود یا ریسک بیمهشوندگان). وقتی شهروند انگلیسی برای خرید بیمه به شرکتها مراجعه میکند پرونده وی را بهدقت مطالعه میکنند و میزان ریسک را با دقت میسنجند تا بعدا مشکلی پیش نیاید. وقتی هم که خسارتی وارد میشود، بیچون و چرا تعهدات خود را انجام میدهند. البته حق بیمهای هم که در این کشورها دریافت میشود، نسبت به ایران بیشتر است اما کیفیت خدماتی که ارائه میشود بهمراتب بالاتر است. متاسفانه در ایران میبینیم که شرکتهای بیمه به هزار مستمسک متوسل میشوند تا از زیر بار جبران خسارات شانه خالی کنند.
شوربختانه در کشور ما تنها به ارزانتر بودن حقبیمه توجه میشود و اصلا برای شرکتها شناسایی و سنجش میزان ریسک اهمیت چندانی ندارد. فقط به این مسئله فکر میکنیم که مبادا حق بیمه را بالاتر ببریم و تعداد خریداران ریزش کند، به همین دلیل است که از کیفیت خدمات هم میزنیم تا فقط بیمه ارزانتری بفروشیم و در نتیجه این عملکرد موقع اجرای تعهدات که میرسد از پرداخت خسارت شانه خالی میکنیم.
اگر ما حقبیمهها را متناسب با خدمات و میزان ریسک معین کنیم و مردم ببینند که کیفیت خدمات نیز بالاتر رفته، بهطور قطع مشکل بیاعتمادی به شرکتهای بیمه رفع خواهد شد، اما باتوجه به شرایط کنونی، شرکتهای بیمه هیچ تمایلی برای افزایش میزان حقبیمهها ندارند و از ترس ریزش مشتری اصلا به این موارد فکر هم نمیکنند.
*اسماعیل فلاحی- کارشناس صنعت بیمه