به گزارش بنکر (Banker)،همزمان در ایران با افزایش احتمال تشدید محدودیتهای قرنطینهای بهنظر میرسد عامل تأثیرگذار تازهای در حال ظهور است. بازار طلای ایران از میانه هفته گذشته و بهدنبال صعودی 2روزه، دوباره روند کاهشی بهخود گرفت، بهنظر میرسد این روند با شیبی آرام ادامه داشته باشد. همشهری با میثم رادپور، کارشناس بازار ارز و سکه در زمینه تأثیر این 2عامل داخلی و خارجی مؤثر بر قیمت طلا و سکه گفتوگو کرده است.
اعلام خبر کشف واکسن کرونا در هفته گذشته اتفاق مهمی بود که بازار جهانی طلا را تکان داد، تأثیر این خبر را بر بازار طلای ایران چگونه میبینید؟
بازار طلای داخلی تحتتأثیر 2عامل عمده دلار به ریال و قیمت انس است. قیمت طلا به ریال به قیمت طلا به دلار، انس به دلار و دلار به ریال بستگی دارد. تصور من این است که اقتصاد دنیا و مخصوصا آمریکا وارد مرحلهای شده که در آن قیمت طلا و فلزات گرانبها و بعد از آن قیمت کالاهای اساسی رشد خواهد داشت علت هم این است که اقتصاد آمریکا بهعنوان یک اقتصاد اثرگذار و پرنفوذ- که بررسی آن ما را به نتایج قابل تعمیم به اقتصاد کل دنیا میرساند- مدتهاست دچار مشکل شده، کسری بودجه دولت بهشدت افزایش پیدا کرده و اقتصاد ایالات متحده مدتهاست وارد مرحلهای شده که کسری تراز تجاری دارد تمام این فکتها ما را به این سمت هدایت میکند که دلار بهعنوان یک ارز جهانی کمکم ارزش خود را در دنیا از دست میدهد و اگر دید بلندمدت داشته باشیم یکی از پیامدهای این داستان این خواهد بود که دلار ارزش خود را بهعنوان ارز ذخیره در دنیا از دست بدهد یا دستکم این جایگاه تضعیف شود.
تأثیر این اتفاق بر قیمت طلا چیست؟
اگر این تحلیلها درست باشد افزایش قیمت در بازار فلزات گرانبها دور از انتظار نیست.
بهخاطر بحران در اقتصاد آمریکا؟
اقتصاد آمریکا از مدتها پیش از بحران کرونا وارد این مرحله شده بود و تقریبا از سال 2007و 2008به سمتی رفت که پولپاشی افزایش پیدا کرد و بدهیهای دولت در قالب کسری بودجه اوج گرفت و اساسا حجم بدهیهای ایالات متحده وGDP این کشور الان قابل قیاس با سالهای گذشته نیست و همچنین متغیرهای پولی آمریکا، شامل پایه پولی و حجم نقدینگی بسیار بزرگ شده است. این روندی بود که از قبل آغاز شده و بحران کرونا تنها آن را تسریع کرد. پیش از کرونا هم نشانههایی از رکود و شکلی از بحران در اقتصاد این کشور ایجاد شده بود و امروز هم اگر کرونا با این واکسن درمان شود بهنظر نمیرسد حرکت اقتصاد ایالات متحده در مسیری که در آن قرار گرفته، متوقف شود. در این زمینه، اعداد عجیب و غریب است؛ در دوره ریاستجمهوری اوباما بدهیهای دولت آمریکا از 10تریلیون دلار به 20تریلیون دلار رسید، به این معنی که اوباما طی 8سال ریاستجمهوری خود به اندازه کل رئیسجمهورهای قبلی آمریکا بدهی به اقتصاد این کشور اضافه کرد. همین کار را ترامپ طی مدت 4سال انجام داد و بدهیها را از 20تریلیون دلار به حوالی 27تا 28تریلیون دلار رساند که احتمالا تا ژانویه که دولت را به بایدن تحویل دهد به 30تریلیون دلار هم میرسد. از سوی دیگر اندازه ترازنامه بانک مرکزی آمریکا از سال2008 تا امروز 8برابر شده و اگرچه در این مدت، یعنی از سال2009 تا2019 اقتصاد ایالات متحده در دوره رونق قرار داشته و طولانیترین دوره رونق را تجربه کرده اما در همین مدت کمترین رشد تولید ناخالص داخلی را داشت. پایه پولی در این مدت 6تا7برابر شده، ترازنامه بانک مرکزی 8برابر شده، نقدینگی نوع یک 300درصد و نقدینگی نوع دو 150درصد رشد کرده و در مجموع نوعی بیتعادلی در اقتصاد ایالات متحده ایجاد شده زیرا نسبت تعهداتی که دولت در قالب اوراق قرضه یا بانک مرکزی در قالب پول به این اقتصاد تزریق میکند نسبت به میزان تولید بسیار پیشی گرفته و در اقتصادی که بهطور دائم در حال افزایش بدهیهای خود در قالب پول، اوراق قرضه یا تعهدات دولتی است، آینده دلار در معرض تهدید قرار دارد.
اثر این رویدادها در بازارهای جهانی چیست؟
در چنین شرایطی بهنظر میرسد نخستین پیامد این باشد که قیمت کالاهای اساسی بهویژه گروه فلزات و مخصوصا فلزات گرانبها افزایش پیدا کند. در نتیجه از آنجا که آثار ناشی از مداخلاتی که بعد از کرونا در اقتصاد ایالات متحده صورت گرفته پابرجاست بهنظر نمیرسد با کشف واکسن مسائل مهم اقتصادی این کشور حل شود کمااینکه بسته حمایتی یا محرک اقتصادی چهارم همچنان روی میز است و قبل یا بعد از نشستن بایدن بر مسند قدرت تصویب شود و این باز بر میزان کسری بودجه دولت اضافه میکند.
تأثیر این عوامل بر بازارهای داخل چه خواهد بود؟
این شرایط بر ارزش دلار بهعنوان پرقدرتترین ارز دنیا اثرگذار خواهد بود انتظار داریم قیمت هر انس طلا در بازار جهانی بهعنوان یک کالای اساسی پیشرو بهشدت در این دوره افزایش پیدا کند. در زمینه دلار هم با توجه به سناریوهای موجود و حتی با درنظر گرفتن خوشبینانهترین سناریوها بهنظر نمیرسد لااقل در کوتاهمدت اتفاقی بیفتد که درآمدهای ارزی ما تحتتأثیر آن بهبود یابد. به همین دلیل انتظار نداریم قیمت دلار کاهشی جدی پیدا کند.
چند سناریو برای آینده این بازار متصور هستید؟
سناریوهای مختلفی هست؛ میتوانیم فکر کنیم خیلی زود با ایالات متحده به توافقی میرسیم که دستاورد آن فروش نفت در بازارهای جهانی باشد، میتوانیم فکر کنیم توافق ایجاد میشود اما خیلی طول میکشد و میتوانیم تصور کنیم هیچ توافقی فعلا درکار نیست ولی حتی در سناریوهای خوشبینانه بهنظر نمیرسد شرایطی فراهم شود که ما بتوانیم درآمد ارزی کشور را بهطور جدی افزایش بدهیم مخصوصا از محل فروش نفت. از سوی دیگر بهنظر هم نمیرسد که شاهد ریزش جدی دلار باشیم، نهتنها به این دلیل بلکه از این لحاظ چالش بزرگی که اقتصاد کشور با آن درگیر است و آن کسری بزرگ بودجه دولت است. از این بابت انتظار میرود ما در معرض تورمهای جدی و افزایش دوباره قیمت ارز باشیم. بنابراین منحنی نرخ هر انس طلا در بازار جهانی، به اعتقاد من، در بلندمدت بهشدت صعودی است.
اثر رشد نرخ دلار را چطور ارزیابی میکنید؟
از بابت دلار به ریال هم با وجود انتخاب بایدن باز هم انتظار نمیرود بهدلیل مشکلات اقتصاد کشور شاهد کاهش باشیم. این 2عامل باعث میشود تغییرات عمده در بازار طلا و سکه محتمل نباشد.
اثر افزایش محدودیتهای داخلی بر این بازار به چه صورت خواهد بود؟
اگر بهطور معمول عرضه و تقاضا را بهعنوان عامل محرک این بازار بررسی کنیم، تقاضا در کشور تحتتأثیر کلهای پولی و حجم نقدینگی میتواند تغییر کند. نقدینگی ما بهشدت و با سرعتی جدی درحال افزایش است، بهنظر میرسد امسال از 30درصد فراتر رود و سالهای بعد حتی بیش از این باشد و این خود تقاضا را تحریک میکند. اگر سمت عرضه بهطور متناسب افزایش پیدا نکند باعث ایجاد تورم میشود. تعطیلیها و لاک داون شدنهای ناشی از کرونا تولید و البته مصرف را کاهش میدهد طولانی شدن قرنطینه و تعطیلی عرضه باعث میشود طرف عرضه تضعیف شود. چون رشد نقدینگی همچنان ادامه دارد و طرف تقاضا رو به افزایش است و این تعادل را بیش از پیش از بین میبرد و آثار تورمی بهدنبال دارد.
کاهش قیمت طلا تا کجا ادامه خواهد یافت؟
بعید بهنظر میرسد بیش از این ادامه داشته باشد. انتظارات بازار بعد از پیروزی بایدن تعدیل شده اما اگر در درازمدت انتظارات پاسخ داده نشود بازار به روند قبلی خود بازمیگردد. مگر اینکه در3تا 4ماه آینده خبرهای خوبی در راه باشد وگرنه چرا باید شاهد کاهش در بازار طلا و ارز باشیم.
پس به همین دلیل تداوم روند نزولی نرخها در بازار ارز و طلا را شاهد نبودهایم؟
وقتی تغییری در مولفههای اصلی بازار ایجاد نمیشود چرا باید شاهد فروکش کردن بازار ارز باشیم.
یعنی نرخ تثبیت میشود؟
رژیم ارزی کشور دیگر مثل سابق نیست. قبلا شاهد دورههای تثبیت-جهش در بازار ارزی بودیم، دورههای طولانی تثبیت و بعد از آن جهش بود. الان دیگر دوره تثبیت نداریم چون ذخیره ارزی نداریم. بنابراین ما هرسال لااقل به اندازهای که تورم به ما نشان میدهد یا بهعبارت درستتر به اندازه میزان رشد نقدینگی افزایش قیمت ارز را شاهد خواهیم بود. در سال آینده هم این رشد را خواهیم داشت مگر اینکه درآمد ارزی این رشد را بپوشاند.
ظاهراً خیلی خوشبین نیستید؛ چرا؟
فرصت مذاکره به اعتقاد من در کوتاهمدت فراهم نمیشود و مولفههای اصلی در بازار ارز ما دچار تغییر مثبتی نخواهد شد و از آنجا که سال بعد دولت کسری بودجه بیشتری خواهد داشت انتظار داریم رشد نقدینگی بشتر و بیشتر شود. این باعث میشود که سال به سال قیمت ارز افزایش یابد و این افزایش بر بازارهای تحتتأثیر آن نیز تحمیل خواهد شد.