به گزارش بنکر (Banker)، این برنامهریزی برای نگه داشتن پسانداز به ارزهای معتبر از سال ۱۳۹۱ که قیمت هر دلار آمریکا سه برابر شد و در یک دوره کوتاه پس از آن قیمت کالاهای وارداتی با شتابی بیشتر و قیمت کالاهای وارداتی با شتابی کمتر، خود را با جهش سه برابری دلار سازگار کردند.
بیاعتباری پیشبینیهای محمود احمدینژاد رییس دولت دهم و نیز محمود بهمنی رییس بانک همان دولت که قیمت دلار را کاهش میدهیم و دراین بازار ریسک زیاد است با تجربه تازه رخ داده از فروردین ۱۳۹۷ تا امروز که قیمت ارزهای معتبر به پول ایران دستکم پنج برابر شده، شهروندان ایرانی را راسختر کرده است که پسانداز خود را تا جایی که میتوانند به پولهای خارجی تبدیل کنند. به همین دلیل است که برخی از سیاستمداران هر دو جناح سیاسی نقشه میریزند که دلارهای خانگی را از چنگ شهروندان بیرون کشیده و در چنین شرایطی به دولت دلار تزریق کنند. واقعیت این است که بیثباتی و نوسان شدید و رو به بالای بازار ارزهای خارجی، کلیت اقتصاد ایران و بازیگران سهگانه آن یعنی شهروندان، دولت و بنگاهها را اسیر کرده است و ذهنیت این سه بازیگر اصلی را به بیراهه و کابوس و رویا میکشاند.
براساس گزارشهایی که هر روز منتشر میشود، نرخ تبدیل دلار به مثابه ارز شاخص در بازار ایران نسبت به پول ایران در یک سال تازه سپری شده و به ویژه در هفتهها و روزهای اخیر دوباره در مسیر رشد فزاینده قرار گرفته است به این ترتیب که قیمت هر دلار آمریکا با وجود اندرزهای پرشمار و وعدهها و تهدیدهای رییس کل بانک مرکزی از شهریورماه سال قبل نسبت به شهریور امسال رشدی بالغ بر ۱۱۸ درصدی را نشان میدهد را تجربه کرده است.
میانگین نرخ ارز از ابتدای سال تاکنون نیز رقم
۷/۱۹ هزار تومان بوده که پیامدهای آن را در رشد قیمت انواع کالاها و بخار شدن درآمد و پسانداز مردم، استیصال دولت و رها کردن گریبان بازار ارز، از سر عمد یا از سر بیچارگی و فقدان توانایی بنگاهها برای برنامهریزی در تولید و فروش میبینیم. چرا چنین شده است و آینده بازار ارز چه خواهد بود؟ واقعیت این است که کاهش درآمد حاصل از صادرات نفتخام و میعانات گازی و نیز حتی صادرات فرش دستباف و زعفران و خاویار و خشکبار در نیمه نخست امسال دستهجمعی کاهش در اندازههای گوناگون را تجربه کردهاند و بازارهای صادراتی نیز برای نیمه دوم امسال چندان پررونق نخواهند بود.
ارقام ارائهشده از سوی نهادهای تولید آمار تا پایان مردادماه نشان میدهد که حدود ۱/۵ میلیارد دلار ارز در سامانه نیما عرضه شده که این رقم نسبت به پنج ماهه ابتدای سال قبل کاهشی حدود ۲۷ درصدی را نشان میدهد. کاهش عرضه ارز در ماههای اخیر از یک سو ناشی از کاهش میزان صادرات است که به دلیل محدودیتهای ناشی از کرونا رقم خورده،
به شکلی که مجموع ارزش صادرات غیرنفتی کشور در پنج ماهه ابتدای سال براساس آمار گمرک حدود ۳۹ درصد کمتر از سال گذشته بوده و از سوی دیگر به دلیل کاهش تمایل صادرکنندگان به بازگشت ارز حاصل از صادرات (به دلیل انتظارات افزایشی در مورد نرخ آتی ارز) به کشور و عرضه آن در سامانه نیما بوده است. لازم به ذکر است که کاهش درآمدهای حاصل از صادرات نفت (به دلیل کاهش قیمت و مقدار فروش) نیز از عوامل مهم کاهش عرضه ارز بوده که البته آمار آن در اختیار نیست.
این در حالی است که تغییرات تقاضای ارز از طرف متقاضیان گوناگون و به شکلهای متفاوت کمتر از کاهش رشد عرضه ارز بوده است. در چنین شرایطی است که به نظر میرسد رییس دولت و رییس کل بانک مرکزی توانستهاند ارباب بودن نرخ ارز را بر سایر فعالیتهای اقتصادی مثل صادرات، تولید، پسانداز، واردات، قیمت مسکن، قیمت سهام شرکتهای عرضهشده در بورس تهران، قیمت سکه و طلا دیکته کرده و هر تصمیمی از سوی مردم تابعی از رفتار این ارباب است.
قسمت تلخ ارباب-رعیتی ارز و جامعه این است که چشمانداز بازار ارز در نیمه دوم امسال از نظر عرضه موثر ارز و تقاضا تفاوت چشمگیری نخواهد داشت.به این ترتیب است که جامعه ایرانی در بدترین وضعیت قرار گرفته و چشم بر نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دوخته است.
گروهی از سیاستمداران و فعالان اقتصادی و احزاب و گروههای سیاسی امیدوارند در انتخابات آبان ماه، جو بایدن دموکرات رای بیاورد و با شکست دادن دونالد ترامپ و حذف یا کاهش تحریمهای ایران، بازی ارز تغییر یابد و ارباب سنگ دل این روزها به ارباب مهربان دوره پس از ترامپ در ایران تبدیل شود.
گروهی اما باور دارند که دونالد ترامپ همانند انتخابات ۲۰۱۶ برنده انتخابات خواهد شد و نقش و استیلای دلار و سایر ارزها در کسبوکار و زندگی مردم ایران در مسیر اثرگذاری آسیب رسان بیشتر خواهد شد. این گروه باور دارند در صورت پیروزی ترامپ احتمالا با تشدید حملات سفتهبازانه به بازار ارز روبهرو میشویم که این رفتار توانایی اثرگذاری بالایی بر نوسانات ارزی در ارز ایران را دارد. کارشناسان میگویند بازار ارز در پاییز پیش رو مبهمتر، آشفتهتر و سردرگمتر خواهد بود و بر میزان غلظت و شدت خوی اربابی ارز اضافه میشود.