روز گذشته اما آقای قالیباف در صریحترین عبارات رییس دولت را بیعرضه نامید و گفت: «به عنوان کسی که از دور حرف میزند، نمیگویم بلکه به عنوان کسی که دستی بر آتش دارد و بیش از سه دهه است در حوزههای ماموریت کاری و مدیریتی تلاش کردم با این تجربه عرض میکنم …
… اگر کسی امروز به شما گفت مشکلات کشور نبود پول و امکانات است، هرگز از او نپذیرید.» حالا حسن روحانی بدون تردید همانطور که در جریان مبارزههای انتخاباتی نشان داد زبان تیزی دارد لابد دنبال یافتن واژه مناسب برای تلافی خواهد بود. اما به نظر میرسد این بخش از سخنان قالیباف که در کشور پول و امکانات هست و عرضه نیست را باید جدی گرفت و از او خواست محل پولهایی که هست و رییس دولت نمیداند را نشان دهد.
این نوشته هرگز دنبال این نیست که از روحانی دفاع کند چون او نباید اینقدر عقبنشینی میکرد و به جای رفتن در درون دامهای سیاسی، از شهروندان دوری کند اما به عنوان رییسجمهور او میتواند از رییس مجلس بپرسد آیا خودش و دوستانش پول دارند و به میدان نمیآورند یا اینکه میدانند در محلهای دیگری که دور از دسترس دولت است، منابع آماده شده تا با ورود وی به محل ریاستجمهوری به بازار آورده شود؟ تا جایی که منطق و اقتصاد میگوید، پول از دو محل سرمایه و پسانداز ملی یا از محل پسانداز بینالمللی برای سرمایهگذاری تامین میشود.
واقعیت این است که سیاست خارجی ایران به گونهای آرایش یافته است که سازش با قدرت نخست جهان را قبول ندارد و همان قدرت راه ورود منابع را به بازار ایران بسته است. آیا راهی را میشناسید که این راه را باز کند؟ مثلا آیا ایران در دنیا دوستان ثروتمند و بخشندهای دارد که در این روزهای سخت به ایران اعتبار و وام بدهند و ایران را در مبارزه با قدرت نخست جهان همراهی کنند.
به طور مثال آیا روسیه یک روبل یا چین یک یوآن به ایران کمک کردهاند؟ آیا به نظر مجلس شهروندان ایرانی پولدارند و به بازار نمیآورند و دولت هم بیعرضه است که آنها را به زور یا با سیاستهای اقتصادی نمیتواند به اقتصاد تزریق کند؟ اگر یک فرد باعرضه بیاید، چه خواهد کرد؟ آیا به زور به بانکها مراجعه میکند و سپردههای شهروندان را برمیدارد یا به بازار سهام رفته و سهامداران را خلع ید میکند. آقای رییس مجلس حق دارد عصبانی باشد اما حق ندارد به شهروندان آدرس پولهایی را که میداند هست و دولت پیدا نکرده است، بدهد یا لااقل در لایحه بودجه بگنجاند.