ارزش پول ملی در این سالهای سخت تحریمی و با برخی تصمیمات اشتباه اقتصادی تا حدی پایین آمده که برایمان عجیب است اگر کسی بگوید بهترین استراتژی در شرایط حال حاضر و باتوجه به نتیجه انتخابات، نگه داشتن «ریال» است. بورسبازان مرداد امسال را خوب به خاطر دارند. سقف تاریخی شاخص کل بورس و دستیابی به محدوده ۲ میلیون واحد در کنار اخبار مثبت و توصیه مسئولان به سرمایهگذاری در بورس، ریزش شاخصها را غیرقابلباورتر میکرد. در نهایت بازار سهام از اواخر مرداد و با یک شلختگی خبری و تایید و تکذیبهای پشت سر هم برای عرضه صندوق دارا دوم، شروع به ریزش کرد و بیتوجه به رشد بازارهای موازی مثل دلار و طلا، به ریزش خود ادامه داد. حالا آبان است و تا انتخابات ریاستجمهوری امریکا چند قدمی بیش نمانده و ما دوباره در همان برهه تاریخی برای تصمیمگیری در زمینه سرمایههایمان هستیم. احتمال بالا رفتن نرخ سکه و دلار و به تبع آن تمامی اجناس و کالاها خواب شب را برای بسیاری از شهروندان سخت کرده است. اما بهترین استراتژی در این روزها چیست؟
نرخ دلار تا محدودههای ۳۲ هزار تومان هم بالا رفت اما یک کاهش ۵ هزار تومانی را فقط در یک روز تجربه کرد. البته وضع در بازار آزاد بهمراتب بدتر بود و حتی در نرخ ۲۵ هزار تومان هم دلار خریدار نداشت. دقیقا ۲ روز بعد روند دوباره حالت عادی به خود گرفت و این روزها با عقبنشینی بانک مرکزی از سیاست رفع تعهد ارزی، رسیدن موعد انتخابات امریکا و پیشبینیها برای نشان دادن حال خوب شاخص بورس و افت ارزش دلار، همه و همه نشان از این دارد که بازارهای طلا، دلار و حتی خودرو در پرریسکترین محدودهها برای خرید و سرمایهگذاری قرار گرفتهاند. شاید در این شرایط یکی از بهترین استراتژیها برای افرادی که قصد حفظ ارزش سرمایه خود را دارند نگهداری ریال باشد! از دید تحلیلگران بازارهای مالی، خرید در مناطق اشباع، پرریسک و از دید سرمایهگذاری کاملا اشتباه است. بازارهای مالی همیشه با ریسک و نبود قطعیت همراه بوده و ما در صورتی میتوانیم به بهترین شکل در این بازارها فعالیت کنیم که محدودههای پرریسک و کمریسک را برای خرید شناسایی کنیم. باتوجه به انتخابات پیش رو و شوکی که میتواند به بازارهای مالی تمام دنیا وارد کند، سرمایهگذاری روی بازارهایی که در سقف تاریخی خود و در محدودههای اشباع خرید قرار گرفتهاند، پرریسکترین کار ممکن است.
صرافی ملی چند روزی است که نرخ خرید ارز را اعلام نمیکند و فقط نرخ فروش را روی تابلو مشخص میکند! بهنظر شما اگر کالایی خریدار داشته باشد، چرا نرخ خرید آن هنگام فروش به خریدار اعلام نمیشود؟! اگر شما بدانید که برای یک کالا، خریداری در بازار وجود ندارد، آیا حاضر به خرید آن هستید؟ این اتفاقی است که از نظر بیشتر کارشناسان بازارهای مالی برای دلار و طلا و البته با کمی تاخیر برای داراییهای دلاری از قبیل خودرو و ملک و… میتواند رخ دهد. شاید وقتی به عقب برمیگردیم از خیلی از سرمایهگذاریها و اشتباهات فاحش در معاملهگری پشیمان باشیم و آرزو کنیم که کاش میشد مثلا به مرداد ۹۹ برگردیم تا این بار بهترین تصمیم را برای دارایی و سرمایهمان بگیریم. اما همین روزها و همین ساعتها دوباره تکرار تاریخ است و ما میتوانیم با یک تصمیم درست که در نهایت براساس احتمالات و طبق فاکتورهای منطقی بازار گرفته شده، در آینده حسرت نخوریم که کاش میشد به آبان ۹۹ برگشت و فلان اشتباه را مرتکب نشد!
بازارهای مالی برپایه احتمالات و ریسک بنا شدهاند و بسیار بیرحماند. شناسایی مناطق پرریسک و کمریسک برای خرید کاری است که میتوانیم در جهت حفظ و بالا بردن ارزش سرمایههایمان انجام دهیم.
*میترا تاتاری - کارشناس اقتصادی