اگر کشوری بخواهد توسعه پیدا کند، باید ساختار نهادی آن به سمتی حرکت کند که در آن جامعه، هزینه فرصت مفتخوارگی بالا رفته باشد.
به گزارش بنکر (Banker)، تا زمانیکه افراد از طریق درآمدهای رانتی و بینیاز به صلاحیتهای علمی و فنی، میتوانند درآمدهای هنگفت و بدون ریسک و زحمت به دست بیاورند، کسی سراغ تولید نخواهد رفت.
یکی از کانونهای اصلی مانعتراشی بر سر راه توسعه ایران، سیطره غیرعادی رباخواران در اقتصاد کشور بود؛ مثلا در خاطرات پولاک از دوره قاجار، نرخ بهره در بازار نزولخواری بالای ٣٠ درصد ذکر شده است و پولاک برایناساس تعجب نمیکند که ایران نمیتواند توسعه پیدا کند.
تأمین مالی صنعتی در ایران
در کتاب «تأمین مالی صنعتی در ایران»، نویسنده کتاب براساس مشاهدات سهساله، نوشته تا زمانی که سفتهبازی روی پول و سوداگری روی مستغلات، درآمدهای سرشار و بدون زحمت و ریسک دارد، تولید در ایران ریشهدار نخواهد شد و در این کشور توسعه صنعتی اتفاق نخواهد افتاد.
این کتاب مربوط به وضعیت ایران در نزدیک به صد سال پس از پولاک است؛ یعنی وقتی گروه مشاوران هاروارد در فاصله سالهای ١٣٣٨ تا ١٣٤١ به ایران میآیند تا برای برنامه سوم توسعه مشاوره کارشناسی به حکومت پهلوی بدهند.
در سال ٩٤ حدود ١٥٠ هزار میلیارد تومان با عنوان سود پول در اقتصاد ایران پرداخت شده است.
این مبلغ معادل ١٤ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور در سال ٩٤، یعنی همتراز با سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی، معادل ١٩ درصد کل نقدینگی و معادل دستمزد ١١میلیون نفر نیروی کار کشور است.
با این اتفاقات است که اقتصاد توان رقابت و مقاومت خود را از دست میدهد و داناییمحوری به آن راه نمییابد و عدالت اجتماعی هم به یک افسانه تبدیل میشود.
همه آن آرمانها در سایه یک ساختار نهادی مشوق تولید، امکان دستیابی دارند؛ درحالیکه اگر ساختار نهادی، مشوق رانت و فساد و ربا باشد به جای رونق بنگاههای تولیدی، فعالیتهای مافیایی و شبهمافیایی رونق پیدا میکند.
در مقایسه فعالیتهای سوداگری در مستغلات، در دوره ١٣٧٢ تا ١٣٩٢ اندازه کلیCPI (تورم) ٣٧ برابر و قیمت اجارهبها در تهران ٦١ برابر، یعنی ١,٧ برابر تورم شده است.
در این دوره، قیمت مسکن در تهران ٧٦ برابر، یعنی حدود ٢.٢ برابر تورم و قیمت زمین در همین دوره ١٠٧ برابر، یعنی نزدیک ٢.٩ برابر تورم شده است.
یعنی در این دوره، درحالیکه تولیدکنندگان بیسابقهترین فشارها را متحمل شدهاند، تصورناپذیرترین برخورداریها نصیب آنهایی شده که به سوداگری روی مستغلات و تجارت پول، مشغول بودهاند. در این شرایط، کسی به تولید توجه نمیکند.