یکم- شاید اگر آمارهای بانکی ایران دقیق و با جزئیات ارائه میشد معلوم میشد سهم سپردههای خرد نسبت به کل سپردهها چقدر است و شمار سپردهگذاران کوچک چند سپردهگذار است.
ارائه این آمارها چه دردی از نظام بانکداری معیوب ایران را درمان میکند؟
شاید دردی را در ساختارها تغییر ندهد اما میشد با استناد به آن به بانکها فشار آورد دروازه وامهای خرد را به صورت همهجانبه و نه گزینشی باز کنند.
دوم- مگر دروازه بانکها روی متقاضیان وامهای کوچک همچنان بسته است؟ بهنظر میرسد همینطور باشد.
بانکهای ایران براساس یک مقررات مندرآوردی از اسفندماه میگویند پس از شروع به کار در سال جدید وام میدهیم و یک فصل را نیز به این بهانه که بانک مرکزی هنوز مجوز نداده سپری میکنند و دست آخر هم معلوم نیست سهم وامهای خرد غیر از وامهای ازدواج و فرزندآوری چقدر بوده است.