در دنیای امروز هم طلا به عنوان یک ابزار مالی جهت پوشش ریسک به عنوان یک دارایی نقش پررنگی امن ایفا میکند. در چند ماه اخیر که ویروس کرونا به یک معضل بزرگ در سطح اقتصاد کلان بدل شده است، همراه با ریزش تمام بازارهای سهامی مهم دنیا قیمت این فلز ارزشمند پس از ریزش در سال ۲۰۱۱ دوباره با رشد قابل توجهی مواجه شده که از دلایل این رشد علاوه بر ریسکگریزی سرمایهگذاران میتوان به تزریق افسارگسیخته نقدینگی توسط بانکهای مرکزی در سراسر دنیا برای مبارزه با رکود اقتصادی اشاره کرد.
اگر کمی به نوسانات گذشته قیمت طلا در بزنگاههای تاریخی و پرپیچ و خم اقتصاد بنگریم میتوانیم به وضوح روند رو به رشد طلا پس از بحرانهای اقتصادی را شاهد باشیم و بر کسی پوشیده نیست که در زمان رکود اقتصاد بینالمللی قیمت طلا بلااستثنا رشد کرده است اما با توجه به ظرافتهای علم اقتصاد و برهمکنش نیروهای مختلف اقتصادی مثل نقدینگی، تورم و رکود رفتار قیمت طلا دارای ظرافتهای خاصی است که نباید از این ظرافتها غافل ماند.
در دوران بحران مالی سال ۲۰۰۸ که نقدینگی در حال فرار از بازارهای مالی بود با نگاهی ساده به نمودار طلا متوجه افت قابل توجه قیمت در اوج دوران بحران به دلیل به وجود آمدن بحران نقدینگی میشویم؛ زمانی که شرکتهای بیمه و بانکها برای تسویه مشتریان خود با کمبود قابل توجه نقدینگی مواجه میشوند و راهی جز فروش داراییهای نقدشونده از جمله طلا برای تامین مالی خود ندارند تا بتوانند از ورشکستگی خود جلوگیری کنند.
در دو ماه گذشته بازارهای مالی بینالمللی از جمله بازار بورس آمریکا، بازارهای بورس شرق آسیا و اروپا با فروش سنگین داراییهای سرمایهگذاران که منجر به ریزش سنگین ارزش شاخصهای بورسی شد مواجه شدهاند به طوری که در آمریکا شاخصهای سهگانه داجونز، نزدک و S&P500 تمام رشد خود از زمان انتخاب دونالد ترامپ در سمت ریاستجمهوری آمریکا را از دست دادهاند که موجب از دست رفتن بزرگترین افتخار دولت آمریکا و اهرم موفقیت ترامپ در دوران ریاستجمهوریاش شده است.
گرچه فدرالرزرو آمریکا تزریق نزدیک به ۱۰ تریلیون دلار نقدینگی برای حمایت از بازار را به تصویب رسانده اما با توجه به آمار بیسابقه بیکاری در تاریخ آمریکا که تا لحظه نگارش این مقاله نزدیک به ۲۲ میلیون نفر درخواست بهرهمندی از بیمه بیکاری داشتهاند، همچنین عدم توانمندی شرکتها به تسویه اقساط وامهای بانکی و معضلات بازار بدهی در آمریکا، هنوز این شاخصها نتوانستهاند ریزش خود را جبران کنند.
البته این تمام ماجرا نیست و با توجه به توقف بسیاری از مراودات اقتصادی بینالمللی و تعطیلی کامل بخش حملونقل، توریسم، کاهش فروش خردهفروشیها و بسیاری مسائل دیگر به گفته تمام تحلیلگران بزرگ بینالمللی این تازه اول یک بحران بزرگ اقتصادی فراتر از بحران اقتصادی بین دو جنگ جهانی اول و دوم است. با توجه به مسائل ذکر شده که به صورت خلاصه و کوتاه درباره عمق بحران اقتصادی حال حاضر بیان شد در ادامه به تحلیل قیمت اونس جهانی طلا در بازارهای مالی بینالمللی میپردازیم.
قیمت طلا در بلندمدت همواره توسط یک روند صعودی بلندمدت به قدمت بیش از ۳۰ سال حمایت میشود و همواره تا امروز هر زمان که قیمت طلا افت کرده توسط این خط روند حمایت شده و دوباره به مسیر فزاینده خود ادامه داده است، از طرفی پس از اوجگیری بحران مالی در اروپا در سال ۲۰۱۰ قیمت طلا که به اوج قیمت تاریخی خود به بالاتر از ۱۹۰۰ دلار در هر اونس رسیده بود، پس از تصمیمگیری اقتصادی چین به جایگزینی اوراق خزانهداری آمریکا به جای طلا به عنوان داراییهای بانک مرکزی خود، با یک روند میانمدت نزولی با شیب زیاد مواجه شده بود که تا سال ۲۰۱۷ و اوجگیری نزاع تجاری میان چین و آمریکا و تهدید چین به فروش اوراق خزانهداری آمریکا در بازار آزاد به قیمت پایین به این خط روند میانمدت وفادار بود تا اینکه شروع جنگ تجاری موجب ابطال این خط روند مهم و تاریخی در سال ۲۰۱۸ شد و سیگنال رشد قیمت طلا را برای سرمایهگذاران صادر کرد.
با حذف نویز و نوسانات هیجانی قیمت، خط روند نزولی میانمدت دیگری با شیب بسیار کمی از همان سال ۲۰۱۱ شروع شده است و همچنان ادامه دارد که در هفته گذشته قیمت طلا پس از رشد فراوان دوباره پس از قریب به ۹ سال با این خط روند نزولی برخورد کرده و این خط روند نقش مقاومت قیمتی را ایفا کرده است، از طرفی وقتی به سطوح اصلاح قیمت بر اساس نسبتهای طلایی فیبوناچی نگاه میکنیم، قیمت طلا در هفته گذشته پس از اوجگیری نگرانیها در سطح بینالمللی برای اولین بار در ۹ سال گذشته توانست ۶/۷۸ درصد از ریزش بزرگ خود پس از سال ۲۰۱۱ را بازپس بگیرد و پس از برخورد به این سطح صعود آن تا این لحظه متوقف شده است.
در بازه میانمدت نیز طلا که پس از برخورد با سطح ۶/۷۸ فیبوناچی واکنش نشان داده و در حال اصلاح قیمت پس از رشد با شیب زیاد در هفتههای گذشته بوده است، سه سطح حمایتی مهم را در پیشرو خواهد داشت و چنانچه در مسیر رشد خود با اصلاح قیمت مواجه شود احتمال اصلاح قیمت در سه مقطع قیمتی ۱۶۰۰، ۱۵۰۰ و ۱۴۰۰ دلار به ترتیبی که در نمودار بالا مشاهده میکنید وجود خواهد داشت که میزان ریزش بستگی به عمق بحران نقدینگی پیشرو و نحوه برخورد بانکهای مرکزی در روزها و هفتههای آتی دارد اما چنانچه طلا در این بحران نقدینگی با کاهش به قیمت کمتر از ۱۴۰۰ دلار مواجه شود احتمال ریزش آن تا خط روند اصلی بلندمدت در نمودار یک دور از انتظار نخواهد بود.
در بازه کوتاهمدت همانطور که در نمودار سوم مشاهده میکنید قیمت طلا در هفته گذشته با شکست خط روند صعودی کوتاهمدت خود و واکنش به مقاومتهای پیشرو دچار اصلاح شده است و تا سطح ۶/۲۳ درصد اصلاح در این موج صعودی قیمت کاهش یافته است که میتوان به عنوان یک سیگنال از اصلاح قیمت در بازههای میانمدت و بلندمدت قلمداد شود. البته در انتها قابل ذکر است که تولید افسارگسیخته نقدینگی توسط بانکهای مرکزی از جمله فدرالرزرو میتواند همچون سیل تمام شرایط را تغییر داده و موجب تغییر روند اساسی در تمام بازههای تحلیلی و رشد ناگهانی قیمت طلا در روزهای آتی شود، اما تا زمانی که کندلهای هفتگی طلا بالاتر از سطح ۶/۷۸ نمودار اول به پایان نرسیده و بسته نشود همچنان بازار در حال اصلاح قیمت پس از یک رشد سریع با شیب زیاد قرار دارد.
* امیرحسام ذنوبی/ عضو گروه تحلیل بازارهای مالی خانه اقتصاد