گزارشهای مرکز آمار ایران حاکی از این است که نرخ تورم نقطهای در مهر ماه ۱۴۰۰ به عدد ۳۹.۲ درصد رسیده است که نسبت به ماه قبل ۴.۵ درصد کاهش یافته است. نرخ تورم سالانه نیز در همین مدت برای خانوارهای کشور به ۴۵.۴ درصد رسیده که نسبت به ماه قبل، ۰.۴ واحد درصد کاهش نشان میدهد. بر این اساس تورم نقطه به نقطه و تورم سالانه در مهرماه روند کاهشی دارد.
واقعیت این است که مشخص نیست این گزارش چقدر با واقعیت سازگار است اما به فرض هم که این موضوع واقعیت داشته باشد باید این نکته را مد نظر قرار بدهیم که کاهش تورم باید به گونهای باشد که قدرت خرید و رفاه مردم در پی آن افزایش پیدا کند.
تصور من این است که این کاهش تورم به دلیل کاهش تقاضای ناشی از درآمد نداشتن مردم است. اینکه ما نقدینگی را کم کنیم میتواند مطلوب باشد اما از طرف دیگر اگر این نقدینگی جیب مردم را بیشتر خالی کرده باشد که سبب کاهش تقاضا شده باشد، مطلوب نیست.
شواهد نشان میدهد در شرایطی که فقر در جامعه افزایش مییابد طبیعی است که تقاضای موثر نیز کاهش یابد اما این به آن معنا نیست که تورم کاهش پیدا کرده است.
ما در اقتصاد دونوع تقاضا داریم یکی تقاضای موثر است و دیگری تقاضای بالقوه. تقاضای بالقوه نیازهای جامعه است و تقاضای موثر یعنی درآمدی که مردم به واسطه آن بتوانند نیاز هایشان را
بر طرف کنند؛ در حال حاضر تقاضای بالقوه مردم کاهش نیافته است چون هنوز نیازمندند اما چون در چند سال اخیر فقیر شدهاند طبیعی است که تقاضای موثر آنها کم شود چون مردم قدرت خرید ندارند و این الزاما هنر نیست.
وقتی تورم کاهش پیدا کند اما در کنار آن مردم به اندازه کافی بتوانند کالاهای مورد نیاز خود را تهیه کنند قابل تقدیر است.
این کاهش تورم ذوق زدگی ندارد و اگر ادامه پیدا کند خیلی جزئی خواهد بود. با این همه من فکر نمیکنم ادامه پیدا کند چون در نهایت دولت چند ماه میتواند از طریق منابع مازاد بانکها کسریهای خود را جبران کند. با توجه به اینکه منبع کسری بودجه که همان درآمدهای نفتی است هنوز وجود دارد در ماههای آینده کاهش جزئی تورم هم متوقف میشود و مجددا با افزایش تورم رو به رو خواهیم بود.